بقچه نویس

اینجای تاریخ

جمعه, ۱ ارديبهشت ۱۴۰۲، ۱۱:۳۰ ب.ظ

اینجای تاریخ که ایستادیم زندگی کردن خیلی سخته نه توان تحمل هست و نه امید رهایی! انگاز هیچ چاره‌ای وجود نداره و منم بیچاره ترین آدم عالمم

زندگی که هیچ حتی نفس کشیدن هم برام سخته دقیقا همه ی چیزهایی که ازشون فراری هستم داره سرم میاد و من ترسیده و تنها یه گوشه به تماشا ایستادم!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۲/۰۱
گم نام

نظرات  (۲)

دل قوی دار که سحر نزدیک است 

پاسخ:
سحری وجود نداره الکی به کسی امید واهی ندیم که ده سال زندگیم رو به امید گذروندم ولی به قول باباطاهر: به مو گفتی صبوری کن صبوری  صبوری طرفه خاکی بر سرم کرد

ناامیدی مثل مخدر میمونه هرچی بیشتر احساس ناامیدی کنی بدنت برات ناامیدی بیشتر طلب میکنه. اکثر آدم هایی که غرق میشن با جمله بهم امید الکی نده شروع میکنن... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی