بقچه نویس

آخر کار

جمعه, ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۲:۲۱ ق.ظ

آخرش یه روزی از حجم اینهمه دردی که تو سینه ام هست سکته می کنم و میمیرم

از حجم حرف هایی گه نتونستم بگم

از ایمکه اینهمه خودمو زدم به نفهمی و گذشتم اما دلم خون شد

از ناراحتی هایی که نتونستم حرفی برنم و فقط ریختم تو خودم و خودمو نابود کردم

از آدم هایی که رنجوندنم و من همیشه فکر میکنم که من چقدر مزخرف بودم که کسی منو نخواست و دوستم نداشت ؟

مگه من چ کرده بودم؟؟؟

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۲/۱۰
گم نام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی