تجربیات هفت ونیم ماه گذشته من
فهمیدم آدم های خیلی خیلی می تونن سنگ دل باشن و این سختی و سنگ دلی نهایتی نداره اصلا...
فهمیدم که ما آدم ها، شیعه ها محبین امام حسین علیه السلام فقط بلدیم خوب سینه بزنیم و گریه کنیم برای امام حسین علیه السلام اما برای همون ارباب بلد نیستیم و نمی تونیم حتی قدمی برداریم یا ذره ای از خودمون و امیال نفسانی مون کوتاه بیاییم...
فهمیدم که برای صبر آدم ها هم حدی نیست و خدا در اتفاقات مختلف و در آزمون و خطاها ظرفیت ها و استعدادهای هر شخصی رو بهش نشون میده و متذکر می شه
فهمیدم که آدم برای عزیزانش برای افراد مهم زندگیش می تونه از همه چیزش بگذره حتی غرور، حتی آبرو، حتی ایمان ... پس مراقب باشیم کی و چی رو دوست داریم گاهی باید دوست داشتنی هامون رو عوض کنیم. خداوند تو آیه 28 سوره فرقان می فرماید برخی ها در قیامت آرزو می کنند:
یَا وَیْلَتَىٰ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا کاش فلانی رو دوست و رفیق خودم نمی گرفتم
فهمیدم در این دنیا با این امکانات کم با اتفاقات قابل جبرانش وقتی کسی از خطای تو نمیگذره در قیامت که دیگه جبرانی برای چیزی نیست و همه پی توشه هستند و نیازمند چطور ممکنه کسی از تو بگذره؟
فهمیدم که کل دنیا هم به کمک بیان وقتی خدای بالا سر نخواد اتفاقی نمی افته و احدی نمی تونه کاری برات کنه و اگر خدا بخواد از جایی که فکرشم نمیکنی کارت درست می شه...پس فهمیدم که همیشه فقط باید دست به دامن خدا بود و بس
فهمیدم آدم ها به چیزهایی که خودشون میگن هم خیلی باوری ندارن، شاید بلد باشن خوب حرف بزنن ولی بلد نیستن عمل کنند...
فهمیدم سختی های زندگی زیاد هستند و ما بازیگران این صحنه زندگی خیلی مهمه که چطور بتونی نقشت رو ایفا کنی